یه مرد خسیسی بود که تا آخر عمرش پول هایش را جمع می کرد یک روز به زنش می گوید من می خواهم وقتی مردم تمام اموالم را با خود ببرم زنش هم قبول کردن وقتی که مرد خسیس مرد زنش یک صندوق گذاشت همه تعجب کردن و زنهم برایشان توضیح داد گفت من تمام دارایی ان را به کارت خودم زدم درمقابل چکی به همان مبلغ در وجه شوهرم نوشتم ان را در تابوتش گذاشتم تا هر وقت خواست ان را خرج کند